مرجع سخنرانی ها و آثاراستاد علی اکبر داراب کلائی
استاد علی اکبر داراب کلائی ، دارابکلاء شهر ساری متولدشدند ایشان در سن 17 سالگی وارد حوزه شدند . و برای ادامه تحصیل به شهر مشهد مقدس عزیمت نموده و دروس حوزه را تا سطح خارج در حوزه علمیه این شهر ادامه دادند .درحال حاضرساکن تهران میباشند که در زمینه خانواده و سبک زندگی و مسائل روز مقالات متعددی به رشته تحریر درآورده است. برای کسب اطلاع بیشتر به قسمت زندگینامه مراجعه فرمایید.

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان سایت تحلیلی-سیاسی-اجتماعی-فرهنگی و آدرس dalel.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 10
بازدید هفته : 71
بازدید ماه : 295
بازدید کل : 9657
تعداد مطالب : 302
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ گالری تصاویر سوسا وب تولز





در اين وبلاگ
در كل اينترنت


تعبیر خواب آنلاین


استخاره آنلاین با قرآن کریم


آمار مطالب

کل مطالب : 302
کل نظرات : 9

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 3
باردید دیروز : 10
بازدید هفته : 71
بازدید ماه : 295
بازدید سال : 759
بازدید کلی : 9657
چراهمیشه خسته ام

یکی از شایع‌ترین علل خستگی، خوابیدن به میزان کم می باشد. افرادی که شب ها دیر می خوابند و فردا هم مجبورند صبح زود از خواب بیدار شوند، همیشه احساس خستگی می کنند و انرژی کافی را برای انجام کارهای روزمره خود ندارند.

 

پرسش: همیشه احساس کمبود انرژی می کنم و بعد هر کار کوچکی خسته می شوم و سر درد میگیرم، یا وقتی از خواب بیدار می شوم احساس سرحال بودن ندارم، می خواستم بدانم علت چیست؟

برای پیدا کردن علت باید به پزشک مراجعه کنید و آزمایش بدهید. در زیر مطالب کلی را بیان می کنم:

از جمله دلایل خستگی، که البته دلیل اصلی آن باید توسط پزشک تشخیص داده شود، موارد زیر است:

1- نخوابیدن به میزان کافی

یکی از شایع‌ ترین علل خستگی، خوابیدن به میزان کم می باشد. افرادی که شب ها دیر می خوابند و فردا هم مجبورند صبح زود از خواب بیدار شوند، همیشه احساس خستگی می کنند و انرژی کافی را برای انجام کارهای روزمره خود ندارند.

راه حل: هر شب 6 تا 8 ساعت بخوابید. در اتاق خوابتان لپ تاپ، موبایل و تلویزیون نگذارید تا تداخلی در خواب شما ایجاد نکنند. سعی کنید هر شب سر یک ساعت مشخص بخوابید و سر یک ساعت معین از خواب بیدار شوید.

2- آپنه خواب

برخی از مردم فکر می کنند که به اندازه کافی خوابیده اند، اما دائما خسته اند، می دانید چرا؟ آپنه خواب هنگامی رخ می دهد که در طول شب، گهگاه تنفس فرد متوقف می شود. هر وقفه تنفسی باعث مختل شدن خواب برای یک لحظه می شود. چون آپنه در خواب اتفاق می افتد، از آن آگاه نمی شوید. پس با وجود 8 ساعت خواب، هنوز کمبود خواب دارید.

راه حل: اگر اضافه وزن دارید، وزن خود را کم کنید. سیگار کشیدن و نوشیدن مشروبات الکلی را متوقف کنید. موقعیت خواب خود را بررسی کنید و طوری بخوابید که مجرای تنفسی تان باز باشد.

3- انرژی نداشتن

کم خوری نیز یکی از دلایل بروز خستگی می باشد، اما خوردن مواد غذایی بی فایده نیز مشکل را بزرگتر می کند. اگر شما روز خود را با خوردن شیرینی آغاز می کنید، قند خون شما به سرعت بالا رفته و به سرعت پایین می آید و موجب تنبلی و خستگی می شود.

راه حل: همیشه صبحانه را خوب بخورید و از غذاهای سالم استفاده کنید. صبحانه شما باید شامل: پروتئین، کربوهیدرات پیچیده باشد؛ مانند تخم مرغ و نان سبوس دار. این مواد موجب پایداری انرژی شما می شود.

4- افسردگی

خستگی، سردرد و کاهش اشتها از جمله علائم شایع در افسردگی می باشند. اگر بیشتر از چند هفته، احساس خستگی و خمودگی کردید، به پزشک مراجعه کنید.

راه حل: افسردگی به خوبی با مشاوره روانشناسی و یا دارو درمانی برطرف می شود.

صبحانه شما باید شامل: پروتئین، کربوهیدرات پیچیده باشد؛ مانند تخم مرغ و نان سبوس دار. این مواد موجب پایداری انرژی شما می شود.

5- کم خونی

کم خونی یکی از علل اساسی خستگی در زنان می باشد. هنگامی که بدن به اندازه کافی گلبول های قرمز خون برای حمل اکسیژن به بافت ها را نداشته باشد، کم خونی عارض می شود. کم خونی توسط آزمایش خون تشخیص داده می شود.

راه حل: درمان کم خونی بستگی به علت آن دارد. اگر کمبود آهن وجود دارد، با مصرف مکمل آهن و منابع غذایی آهن دار می توان این کمبود را جبران کرد. منابع غذایی آهن دار عبارتند از: گوشت ها، جگر، لوبیا و غذاهایی که با آهن غنی شده اند.

6- مشکل تیروئید

تیروئید غده کوچکی در گردن می باشد. این غده، متابولیسم و سوخت و ساز بدن را کنترل می کند. هنگامیکه تیروئید کار خود را درست انجام ندهد و کم کار شود، خستگی و تنبلی و اضافه وزن را در پی خواهد داشت.

راه حل: اگر آزمایش خون نشان داد که هورمون های تیروئیدتان کم است، با هورمون درمانی تحت نظر پزشک می توانید سطح هورمون های تیروئید خود را به حالت اول برگردانید.

7- مصرف بیش از اندازه قهوه

کافئین موجود در قهوه، یک ماده محرک است و اگر در حد متعادل مصرف شود، باعث تقویت هوشیاری و تمرکز می شود. تحقیقات نشان داده است که در برخی افراد، مصرف بیش از اندازه قهوه موجب تشدید خستگی می شود.

راه حل:کافئین را در حد اعتدال مصرف کنید. کافئین در قهوه، چای، شکلات، نوشابه سیاه و برخی داروها یافت می شود.

8- عفونت ادراری پنهان

اگر به عفونت دستگاه ادراری مبتلا شوید، دچار سوزش و تکرر ادرار خواهید شد. اما عفونت همیشه با این علائم آشکار مشخص نمی شود. در برخی موارد، خستگی ممکن است تنها علامت باشد. با آزمایش ادرار می توان به وجود این عفونت پی برد.

راه حل: نزد پزشک بروید. آنتی بیوتیک ها می توانند درمان کننده عفونت ادراری باشند و بعد از مدت یک هفته درمان، خستگی ناپدید می شود.

9- دیابت

در افراد مبتلا به دیابت، قند به جای آنکه به درون سلول ها برود، در جریان خون باقی می ماند. در نتیجه بدن، با وجود خوردن غذای کافی، جنبش و جوش خود را از دست می دهد و دچار خستگی می گردد. اگر شما دائما خسته هستید، از پزشک خود بخواهید برایتان آزمایش دیابت بنویسد.

راه حل: برای دیابت، بهترین درمان تغییر شیوه زندگی، استفاده از انسولین و داروهای کاهش دهنده قند خون است.

راه حل سریع برای رفع خستگی خفیف

اگر شما دچار خستگی خفیف هستید، بهترین درمان ورزش کردن می باشد. تحقیقات نشان داده است افراد سالمی که خسته هستند (یعنی بیماری یا مشکل پزشکی خاص ندارند)، می توانند با استفاده از برنامه ورزشی، انرژی خود را افزایش دهند. دوچرخه سواری یا پیاده روی به مدت 20 دقیقه با سرعت ملایم، باعث افزایش انرژی می شود. شما می توانید این کار را سه بار در هفته انجام دهید تا خستگی در شما ناپدید شود. روزانه 1 عدد مکمل مولتی ویتامین-مینرال بخورید. گل محمدی

تعداد بازدید از این مطلب: 46
موضوعات مرتبط: رازخوشبختی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


8 دستور براي خوشبختي در زندگي

8 دستور براي خوشبختي در زندگي 

 

اگر احساس مي‌كنيد بعد از ازدواج رابطه‌تان با همسرتان كمي سرد شده و مثل گذشته گرم و صميمي نيستيد نكات زيرا را بخوانيد و به آنها عمل كنيد.

1. مسايل كوچك را سرسري نگيريد شايد به نظرتان برسد برخي مسايل آنقدر كوچكند كه نمي‌توانند باعث دعوا شوند اما كاملا برعكس گاهي نگذاشتن ظرف‌ها در ظرفشويي يا درآوردن كفش‌ در مكاني نامناسب، سبب دعواهاي بزرگي مي‌شود. اگر مسايل كوچك بين زوج‌ها حل نشود تبديل به يك مشكل بزرگ خواهد شد. پس اجازه ندهيد مشكلات بي‌اهميت صميميت شما را از بين ببرد و با گذشت زمان شما را از هم دور كند. اگر بتوانيد مسايل كوچك را بين خود حل كنيد به راحتي از پس حل مشكلات بزرگ‌تر برمي‌آييد. 

2. ابراز علاقه كنيد براي خوشبخت بودن در يك رابطه لازم است هر روز پيام مثبت دريافت كنيد. بيان جملاتي نظير دوستت دارم، دلم برايت تنگ شده، احساس خوبي به من مي‌دهي يا خريد يك هديه، مي‌تواند عشق را شعله‌ور كند. فراموش نكنيد مردان بيش از زنان به شنيدن اين مسايل نياز دارند. زن‌ها براي حرف زدن و بيان احساساتشان معمولا اشخاص ديگري را در كنارشان دارند اما مردها به ندرت كسي را پيدا مي‌كنند. در ميان زوج‌هايي كه زنان به همسرشان ابراز احساس نمي‌كنند، ميزان طلاق 2 برابر است.

3. ابراز احساسات را ناديده نگيريد مردان با درست كردن ميز شكسته آشپزخانه ممكن است علاقه خود را به همسرشان نشان دهند در صورتي كه زنان با بيان كلمات اين كار را مي‌كنند. فراموش نكنيد كه زنان و مردان راه‌هاي متفاوتي از هم براي بيان احساسات دارند پس به شكلي كه همسرتان از طريق آن ابراز احساس مي‌كند احترام بگذاريد.

4. صحبت كنيد هر روز حداقل 10 دقيقه در مورد مسايلي غير از كار، خانواده، وظايف و رابطه‌تان صحبت كنيد. برخي افراد فكر مي‌كنند هميشه در حال برقراري ارتباط با همسرشان هستند در حالي كه در واقع در حال انجام كارهاي روزمره‌اند. ارتباط برقرار كردن واقعي يعني اينكه شما در رابطه با موضوعات خصوصي، اهداف و روياهايتان با همسرتان صحبت كنيد. به عنوان نمونه موضوعاتي مانند اينكه آيا شده براي چيزي حسرت بخوري؟ وقتي بچه بودي مامان را بيشتر دوست داشتي يا بابا را؟ سال گذشته بهترين كاري كه انجام دادي و به آن افتخار مي‌كني چه بوده است؟ هر چه سوالات شما خصوصي‌تر باشد درجه صميميت شما بالاتر مي‌رود.

5. از روزمرگي فرار كنيد تمامي روابط ابتدا و انتهايي دارند. زوج‌هايي كه در روزمرگي بمانند به انتهاي خط مي‌رسند و روزمرگي خوشبختي آنها را در خود دفن مي‌كند. اگر مي‌خواهيد رابطه خوشبختي داشته باشيد بايد كاري كنيد زوج شما احساس بي‌حوصلگي نكند و از روزمرگي بيرون بيايد. چه عيبي دارد هر از چند گاهي كاري انجام دهيد كه عادت به انجام آن نداشته‌ايد. با هم به پارك برويد و بدمينتون بازي كنيد.

6. داستان پريان واقعيت ندارد برخلاف آنچه عموم مردم فكر مي‌كنند 2 نفر به خاطر داشتن روابط جنسي و برقراري ارتباط با هم ازدواج نمي‌كنند. آنچه 2 نفر را به هم نزديك‌تر مي‌كند دلسردنشدن است. دلسردي از جمله دلايل اصلي احساس بدبختي در انسان‌ها است. پس در مورد مشكلات زندگي با هم صحبت كنيد و راه‌حلي بيابيد تا طرف مقابل شما دلسرد نشود.

7. به موقع دعوا كنيد اگر از چيزي ناراحتيد موقع مناسبي براي پيش كشيدن آن پيدا كنيد. در مورد آنچه مي‌خواهيد بگوييد درست فكر كنيد. بعد از اتمام بحث هم حتي اگر شما آغازگر بحث نبوده‌ايد يا مقصر نيستيد، عذرخواهي كنيد. اگر دعوا را درست اداره نكنيد به مرور رابطه بين شما و همسرتان سرد مي‌شود.

8. روي منفي‌ها تمركز نكنيد براي انجام فعاليت‌هاي مثبت وقتي تعيين كنيد و تمام تمركزتان را روي حذف منفي‌ها نگذاريد. اشتباه بسياري از زوج‌ها اين است كه روي امور منفي زندگي و حذف آنها تمركز مي‌كنند. به جاي اينكه تمام مدت به دنبال حل مشكلات زندگي باشيد به لذايذ آن، دوستي‌ها و احساسات‌تان بها دهيد تا ببينيد مشكلات چه راحت از سر راه كنار مي‌روند.

تعداد بازدید از این مطلب: 36
موضوعات مرتبط: رازخوشبختی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


12 راز از حقايق زندگي


12 راز از حقايق زندگي

راز اول:
 

تمامي آنچه به منظور خوشحالي و خوشبختي واقعي بدان نياز داريم، در درون ماست.

راز دوم:

تصوير ذهني درست از خود، ما را به حقيقت زندگي هدايت مي کند. هر انساني يک تصوير ذهني از خود دارد که من کيستم و چه مي توانم انجام دهم. تصوير ذهني هر انساني، پايه اصلي شخصيت و رفتارهاي اوست. به عبارت ديگر تصوير ذهني ما از خود، نشانه اي از احساس فضيلت و بزرگي ماست و نشان مي دهد که چه کارهايي از ما ساخته است و چه کارهايي از ما ساخته نيست. انسان ها حقيقت زندگي را با تصويرهاي ذهني خود مي سازند. آري، تصوير ذهني زيبا از خود، موفقيت ها را مي سازد و موفقيت ها باعث بهتر شدن تصوير ذهني انسان از خود مي گردد. تصوير ذهني ما از خودمان، نمادي از مجموعه باورهاي ما در فضاي زندگي است.

راز سوم:
 

هدف زندگاني آن است که تمام توانايي هاي بالقوه خود را به عنوان يک انسان خود شکوفا بشناسيم و آنها را شکوفا کنيم و بهترين خويشتن خويش را از خود ظاهر کنيم و به بيشترين رشد و شکوفايي برسيم.

راز چهارم:
 

تغيير در وجود، نه تنها ممکن و ميسر است بلکه اجتناب ناپذير است زيرا تا ما تغيير نکنيم، زندگي مان تغيير نمي کند. انسان هاي سعادتمند مرتباً مي شوند و مي روند زيرا تا نشنوي، نمي شود و تا نروي، نمي رسي.

راز پنجم:
 

تمام مشکلات، موانع و مصايب زندگي، در واقع درس هايي هستند که به انسان مي آموزند و انسان را مي سازند. آنها فرصت هايي در لباس مبدلند. حتي گاهي مشکلات، الطاف خفيه خداوند هستند که باعث رشد و شکوفايي انسان مي شوند. پس آنها را گرامي بداريم و از آنها بياموزيم.

راز ششم:
 

تلقي ما از واقعيت، ساخته و پرداخته فکر و ذهن ماست. پس واقعيت هاي زندگي ما مي توانند با انديشه هاي ما تغيير کند. بنابراين مراقب انديشه هاي خود باشيم تا واقعيت زندگي مان را زيباتر کنيم.

راز هفتم:
 

ترس و ترديد، سرزندگي و نشاط را از انسان مي ربايد. با باورهاي عالي و توکل بر خداوند، هرگونه ترس و ترديد را از فضاي فکر خود دور کنيم و در وادي يقين و عشق، محکم و استوار به جلو برويم و زندگي پرحاصلي را در محضر خدا و کائنات خلق کنيم.

راز هشتم:
 

مادامي که خودمان را دوست نداشته باشيم و به خودمان عشق نورزيم، نمي توانيم به کسي عشق بورزيم و از عشق ديگران نسبت به خود بهره اي ببريم. پس گوهر عشق را ابتدا به خود تقديم کنيم تا بتوانيم مظهر عشق ورزي براي ديگران باشيم.

راز نهم:
 

تمامي ارتباطات ما با کائنات و ديگران، آينه هايي هستند که خود ما را نشان مي دهند و تمامي مردم، آموزگاران ما به حساب مي آيند پس با خودباوري و اعتماد به نفس، زيباترين رابطه ها را برقرار کنيم و از کليد طلايي ارتباطات، براي باز کردن هر در بسته اي در زندگي استفاده کنيم و موفق شويم.

راز دهم:
 

سعادت واقعي در زندگي، در نحوه عکس العمل ما در مقابل رخدادها و حوادث زندگي است نه در بخت و اقبال. بنابراين خود را مسؤول زندگي مان بدانيم و تقصير را به عهده ديگران نيندازيم تا بتوانيم با عکس العمل هاي مناسب، حقيقت زيباي زندگي را به واقعيت قابل قبول تبديل کنيم و به خوشبختي و سعادت برسيم.

راز يازدهم:
 

حقيقت زندگي، بر مبناي عشق الهي استوار است. انسان هاي موفق و کامياب، وجود خود را با عشق الهي، جذاب و منور مي کنند و با تقديم عشق به انسان هاي ديگر و به کل کائنات به زندگي سعاتمندانه اي مي رسند.

راز دوازدهم:
 

از آنجايي که انسان ها در مسير زندگي گاهي از اجراي درست قانونمندي هاي زندگي غافل مي شوند و با انديشه هاي غلط و القائات منفي ديگران، از مسير درست زندگي به بيراهه مي روند. بنابراين ارزيابي مستمر کيفيت زندگي و اصلاح لحظه به لحظه خود، مي تواند انسان را در مسير درست و رسيدن به حقيقت زندگي هدايت کند. زيباترين معيار ارزيابي کيفيت زندگي، اين است که در پايان هر روز، از خود سؤال کنيم که آيا من روز پرحاصلي داشتم و از لحظه هاي زندگي خود لذت بردم؟
*با اجراي درست رازهاي حقيقت زندگي به اين نتيجه مي رسيم که:
تمامي آنچه براي خوشحالي و خوشبختي واقعي در زندگي به آن احتياج داريم، هم اکنون از آن ما و در اختيار ماست و ما بايد به عنوان بندگان شايسته و شکرگزار در هر لحظه، هوشيارانه قانونمندي هاي رسيدن به حقيقت زندگي را اجرا کنيم تا بتوانيم از مواهب الهي استفاده کنيم و از لحظه هاي زندگي در مسير کمال لذت ببريم.

تعداد بازدید از این مطلب: 39
موضوعات مرتبط: رازخوشبختی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


آزمون خوشبختي

آزمون خوشبختي

آيا شما خوشبخت‌ايد؟
 

احساس خوشبختي رابطه مستقيمي با انواع رفتار شما دارد. اگر مي‌خواهيد بدانيد واقعا انسان خوشبختي هستيد يا نه، يک راه ساده‌اش اين است که به آزمون زير نگاهي بيندازيد و در هر سوال، گزينه‌اي را که بيشتر با رفتار و روحيات شما سازگار است، انتخاب کنيد و بعدش تفسير آزمون را بخوانيد. 

وقتي که مي‌خوابم. 
 

1) مجبورم صبح زود با صداي زنگ بيدار شوم. در واقع شب‌ها آن‌قدر خسته‌ام که فورا خواب‌ام مي‌برد. صبح‌ها هم به زور از جا بلند مي‌شوم. 
2) صبح‌ها قبل از آنکه ساعت زنگ بزند بيدار مي‌شوم. خواب خوب و آرامي دارم. 
3) معمولا صبح چند بار ساعت زنگ مي‌زند تا بخواهم از جا بلند شوم. روزهاي تعطيل را هم تا لنگ ظهر مي‌خوابم. 
اگر بخواهم تعريفي از يک روز کاري‌ام داشته باشم، بايد بگويم که ... 1) يک روز پراسترس و پر از فشار کاري که مانع آرامش است. 
2) يک روز پرمشغله اما دوست‌داشتني که البته در لابه‌لايش مي‌شود زماني را هم به خود اختصاص داد. 
3) يک روز وحشتناک، مثل همه روزهاي کاري، که آدم هميشه آرزوي رسيدن آخر هفته را مي‌کند. 

وقتي با کسي تصادف مي‌کنم... 
 

1) براي يکي دو دقيقه از داخل برآشفته مي‌شوم و زير لب غرغر مي‌کنم. 
2) معمولا ناديده مي‌گيرم. 
3) عصباني و از ماشين پياده مي‌شوم و گاهي کارم به دعوا مي‌کشد. 

در رابطه با تعهدات مذهبي و اجتماعي‌ام بايد بگويم که ... 
 

1) هر از چندگاهي وقتي را به آنها اختصاص مي‌دهم. 
2) براي آنها ارزش زيادي قايل هستم. 
3) اصلا وقت فکر کردن به آنها را ندارم.

تفسير آزمون 
 

اگر شما اکثرا گزينه 1 را انتخاب کرده‌ايد، يعني زندگي چندان باب دل شما نيست اما کم‌وبيش از آن راضي هستيد. درواقع، خيلي زياد براي رفع مايحتاج زندگي‌تان تلاش مي‌کنيد و استرس زيادي به شما وارد مي‌شود. بهتر است چند راهکار ساده ضد استرس را ياد بگيريد و با پياده‌سازي آنها آرامش گمشده‌تان را بازيابيد. اما اگر اکثرا گزينه 2 را انتخاب کرده‌ايد، يعني احساس خوشبختي مي‌کنيد و توانسته‌ايد با زندگي صلح کنيد و از آن لذت ببريد؛ گرچه گاهي اوقات شايد زندگي براي‌تان خسته‌کننده ‌شود. اما تقريبا مي‌توانيد مطمئن باشيد با روشي که در پيش گرفته‌ايد هرگز به بيماري‌هاي قلبي‌عروقي دچار نمي‌شويد. و اما اگر اکثرا گزينه 3 را انتخاب کرده‌ايد، يعني رنج تمام عالم روي دوش شماست. مدام دچار استرس و تنش هستيد و از بي‌خوابي رنج مي‌بريد. احتمال ابتلاي شما به پرفشاري خون، چاقي و ديگر ناراحتي‌ها بالاست. اولويت براي شما مثبت نگاه کردن به دنيا و داشتن کمي احساس شادي است. زندگي را اينقدرسخت نگيريد.محمدرضاعلیزاده

تعداد بازدید از این مطلب: 41
موضوعات مرتبط: رازخوشبختی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


راز خوشبختی در زندگی چیست؟
 
راز خوشبختی در زندگی چیست؟
خوش­بختی در خانواده چیزی است که می­توان با طرز کردار و گفتار، آن را تامین کرد زیرا خوش­بختی و سعادت خرید و فروش نمی­شود وگرنه فقرا هرگز شیرینی زندگی را نمی­چشیدند.
  
     

وقتی رضایت از زندگی را خوش­بختی بدانیم دیگر برای سعادتمند شدن به دنبال پول و ثروت نخواهیم بود. چه بسا خانواده­ های فقیری که در اوج رضایت و خوش­بختی به سر می­ برند و با همه­ ناداری­های­شان احساس خوش­بختی می­کنند، همان گونه که گفته ­اند: «سعادت و خوش­بختی، ممکن است به انسان روی آورد. در خانه­ محقر و کوچک هم سعادت را می­توان به دست آورد، بدون آن که شریک زندگی انسان، شخصی کاملا بی­ عیب و زیبا باشد.»

 این طور نیست که هرگاه ثروت وجود داشته باشد، خوش­بختی خود به خود از راه برسد. البته اگر بقیه­ عوامل خوش­بختی جمع باشد ثروت چیزی بسیار خوب خواهد بود. به اصطلاح، ثروت برای خوش­بختی علت تامه نیست تا خوش­بختی ملزوم آن باشد. «بدون تردید، کانون گرم خانواده و صفای آن، با پول، شهرت و ... ارتباط مستقیم ندارد با محبت کردن به یکدیگر و با خودیاری می­توانند چنان صفا و ایمانی در دل­ها به وجود آورند که خروارها پول و ثروت جای آنرا نگیرد.»(البته معنای این گفته ­ها تشویق به فقر نیست.)

همه چیز به چگونه نگریستن برمی­گردد. گاهی داشتن ثروت و مادیات باعث اختلاف و بدبختی می­شود، چنان که ویلیام جیمز در این باره می­گوید: «آه اگر همه­ بشر هم­داستان شده، به این پشیز ناچیز آن قدرها اهمیت نمی­دادند، چه هماهنگی لذت­بخشی در دنیا حکم­فرما می­ شد. اگر علاقه به پول و افتخارات این دنیایی از روی زمین برانداخته می­ شد چه­ قدر مردم با هم دوستانه زندگی می­کردند؛ به نظر من این امر، درمان همه­ دردهاست.» 

عوامل خوش­بختی

«کسی که درصدد ساختن خانه ­ای است، قبل از ساختن، مقدمات آن را فراهم می­سازد؛ زمین می-خرد، مصالح آماده می­کند و طرح می­ریزد تا خانه­ی آینده­اش کاملا مطلوب و بی­عیب باشد. در زندگی نیز باید از قبل، در انتخاب اعضای خانواده و چگونه ساختن زندگی آینده بسیار دقت کرد؛ این­ها از مهم­ترین مسائلی است که سلامت و پای­داری زندگی را تامین کرده و خوش­بختی را به ارمغان می­آورد. 

در این بخش، برخی ملاک­ها برای شروع زندگی خوب، آورده شده است:

1. دقت در انتخاب همسر 

اولین عامل خوش­بختی در خانواده، دقت در انتخاب همسر است؛ زیرا ازدواج یک امر بسیار مهم و سرنوشت­ ساز است که کام­یابی یا شکست در آن، در زندگی آینده تاثیر به­سزایی دارد.

امام رضا(ع) می­فرماید: «به بنده­ی خدا فایده­ ای بهتر از همسر خوب نمی­رسد که وقتی او را می ­بیند خشنودت سازد و در غیاب او از نفس خودش و مال شوهرش حفاظت کند.»

از این روایت به خوبی فهمیده می­ شود که یکی از عوامل خوش­بختی در خانواده دقت در انتخاب همسر است زیرا انتخاب همسر مانند لباس خریدن، موقتی نیست. تو می­خواهی یک عمر با او زندگی کنی و او را محرم راز خود قرار دهی، ممکن است در اثر عجله و عدم دقت کافی، ناچار شوی عمری را با ناراحتی و گرفتاری بگذرانی. 

2. ایمان و دین­داری

 رسول خدا(ص) می­فرماید: «هرکس با زنی برای مالش ازدواج کند خدا او را به همین امر واگذار می­ نماید و هر کس که برای جمالش ازدواج کند به چیزی می­رسد که از آن کراهت دارد و هر کسی که برای دین­داری ازدواج کند خداوند هر سه را برایش جمع می کند.»8 

البته اسلام مخالف زیبایی و ثروت نیست، اما اگر امر دایر باشد بین دین­دار و زیبا و یا دین­دار و ثروت­مند، دین­دار مقدم است زیرا زن دین­دار مایه­ سعادت و خوش­بختی انسان است. رسول خدا(ص) می­فرماید: «از سعادت و خوش­بختی مرد آن است که زن صالح و پاک­دامن داشته باشد.»10

3. عقل و هوش 

عقل و زیرکی، یکی دیگر از عوامل خوش­بختی در خانواده محسوب می­شود. اداره و تداوم و پیمودن راه راست و حل مشکلات زندگی کار ساده ­ای نیست. همسر عاقل، امکانات خانواده و شرایط و اوضاع زندگی را خوب درک می­ کند و با توقعات بی­جا و بلندپروازی همسرش را در فشار قرار نمی­دهد. زوجین هر چه عاقل­تر باشند بهتر می­ توانند همسرداری کنند و وسیله­ آسایش و خوشی همدیگر را فراهم سازند و از اختلافات و مشکلات بکاهند. همسر عاقل، گذشت و بردباری دارد و با بهانه ­های کوچک و جزیی زندگی را متلاشی نمی­سازد.

 در همین زمینه امام علی(ع) می­فرماید: «با انسان احمق و نفهم ازدواج نکنید زیرا معاشرت با او بلایی است عظیم و فرزندانش نیز ضایع خواهند شد.» 

4. تفاهم اخلاقی

چهارمین عامل خوش­بختی در خانواده تفاهم اخلاقی است چون زن و شوهر باید یک عمر با هم زندگی کنند. اگر خوش اخلاق باشند زندگی آنها شیرین و دل­پذیر و گرم و باصفا خواهد بود و با تفاهم اخلاقی مشکلات زندگی را حل و فصل خواهند کرد و برعکس اگر هردو یا یکی از آن­ها بداخلاق باشند زندگی بر هر دو نفر سخت و دشوار خواهد شد و چیزی نمی تواند تلخی آن را شیرین سازد. رسول خدا(ص) می­فرماید: «اگر کسی به عنوان خواستگاری به نزد شما آمد که خلق و دینش را می­ پسندید، با او ازدواج کنید و اگر به این دستور عمل نکنید فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود خواهد آمد.» 

«حسین بشار واسطی» می­گوید: «به امام رضا(ع) نوشتم، یکی از خویشاوندان از دخترم خواستگاری کرده است اما بداخلاق است. امام فرمود: "اگر بداخلاق است دختر به او نده."16

5. عفت و پاک­دامنی 

از جمله عوامل خوش­بختی در خانواده عفت و پاک­دامنی است. اگر ما به روایات معصومان دقت کنیم به خوبی می­ فهمیم که آنان بر عفت و پاکدامنی تاکید فراوان می­کردند.

 رسول خدا(ص) می ­فرماید: "خداوند متعال می­فرماید: «وقتی اراده کنم که خیر دنیا و آخرت را برای یک مسلمان جمع کنم، قلبی خاشع و زبانی ذاکر و تنی صابر بر بلا به او عطا می­کنم و همسری به او می­دهم که از نگاه کردن به وی شادمان شود و آن زن در غیاب شوهر از نفس خود و مال [دارایی] شوهرش نگه­داری کند.»

6. اهداف مشترک 

یکی دیگر از عوامل خوش­بختی در خانواده، اهداف مشترک محسوب می­شود. هر چه مشترکات میان افراد، افزایش یابد به همان مقدار  امکان توافق، بیشتر می­ شود. وقتی دو انسان، علاقه­ ها و مشترکات فراوان دارند، امکان بیشتری برای همزیستی سالم دارند.

جمع­بندی و نتیجه­ گیری

باید برای سعادت و خوش­بختی در خانواده عوامل منطقی و درستی در دست داشته باشیم که بهترین عوامل، در آیات قرآن کریم و روایات معصومان(ع) بیان شده است. از آن جمله می­توان به: 1. دقت در انتخاب همسر 2. ایمان و دین­داری 3. عقل و هوش 4. تفاهم اخلاقی 5. عفت و پاک­دامنی 6. اهداف مشترک و 7. عمل صالح اشاره کرد. 

این عوامل سبب سعادت و خوش­بختی انسان در دنیا و آخرت می­شود. باید به مرد و زن جوانی که می­خواهند با هم ازدواج کنند توصیه شود در انتخاب همسر به این عوامل دقت کامل داشته باشند که چه کس را در دین و اسرار خود آگاه می­سازند. مسلما یک همسر با ایمان، عاقل، بااخلاق و پاک­­دامن نمی­تواند با یک همسر بی­ایمان، بی­عقل، بداخلاق و خیانت­کار و بی­عفت ازدواج کند و عمرش را با بدبختی بگذراند.

تعداد بازدید از این مطلب: 69
موضوعات مرتبط: رازخوشبختی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


بدبختی و خوشبختی در دیدگاه اسلام
بدبختی و خوشبختی در دیدگاه اسلام 

بدبختی

پیامبر خدا(صلی الله علیه واله وسلم) فرمود:
من علامات الشقاء: جمود العین و قسوة القلب و شدة الحرص فی طلب الرزق والاصرار علی الذنب. (1)
از نشانه های بدبختی، خشکی چشم و سختی دل و حرص زدن زیاد در طلب روزی و پایداری برگناه است.

بخت و سرنوشت

بخت وسرنوشت از مسائلی است که در حوزه انسان و جامه انسانی مطرح می شود. این مسئله از دیدگاه عقل و نیز کتاب و سنت قابل بررسی است.
دیدگاه عقل، همان منظر فلسفی مسئله است که به دنبال تبیین عقلانی آن می رود و به پاسخ این پرسش توجه می کند که آیا در سلسله علل فاعلی، چیزی به نام بخت و سرنوشت وجود دارد تا کارهای بشر و جوامع بشری را به آن نسبت دهیم؟ یا این که در جهان هستی چیزی به نام بخت و سرنوشت نداریم که بتواند به عنوان یک علت فاعلی در سرنوشت فرد یا جامعه کارساز باشد. بنابراین، اعتقاد به بخت و سرنوشت به عنوان یک علت بتواند سبب ایجاد خوبی یا بدی شود، موهوم و بی پایه خواهد بود. البته ممکن است بین بخت وسرنوشت فرق بگذاریم و بگوییم بخت بیشتر به کلمه اتفاق و شانس نزدیک است و سرنوشت نزدیک و معادل واژه قضا و قدر است.
به هر حال، این مسئله با این دیدگه از گذشته دور مورد توجه متفکران و فیلسوفان بوده و مورد بحث قرار گرفته است. شهید مطهری در این باره می نویسد:
قدما در امر بخت و اتفاق اخلاف کرده اند. گروهی منکر شده اند که بخت و اتفاق از اسباب وعلل باشند، بلکه اصلا منکر شده اند که بخت و اتفاق در وجود معنا نداشته باشد و گفته اند چه جهت دارد که ما اسباب موجود اشیا را ببینیم و بیابیم و از آنها گذشته و علت بودن آنها را منکر شویم و به دنبال علت های مجهولی مانند بخت و اتفاق برویم؟ ( مثلا) کسی چاهی کند و گنجی یافت، می گویند از خوش بختی او بوده یا اگر در آن چاه افتاد و پایش شکست، می گویند: بدبخت بود و حال آنکه این امور ربطی به بخت ندارد؛ (زیرا) هر کسی چاهی حفر می کند که در آن گنجی باشد، به آن می رسد و هر کسی به جای لغزنده میل کند، در آن می افتد... . در مقابل گروه دیگری (هستند) که امر بخت را بسیار بزرگ گرفته اند و آنها هم چند فرقه بوده اند. بعضی گفته اند بخت، سببی است الهی و متسور و برتر از ادراک عقول است. حتی جماعتی با نظر به این عقیده، بخت را چنان دانستند که با عبادت باید به او یا به خدا تقرب جست... . 
فرقه دیگر، بخت را بر علل و اسباب طبیعی مقدم شمردند و وجود عالم را به بخت دانستند. (2)
مسئله بخت نه تنها در میان فیلسوفان و حکما مطرح شده، بلکه در میان عامه مردم و حتی در شعر و ادبیات هم مورد توجه قرار گرفته است.
بد بخت اگر مسجد و آدینه بسازد 
یا سقف فرو آید و یا قبله کج آید
ویا گفته اند:
گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه 
به آب زمزم و کوثر، سفید نتوان کرد
مسئله دیگری به نام سرنوشت و قضا و قدر داریم که شبیه بحث بخت است و از گذشته در میان مسلمانان، جایگاه ویژه ای هم دارد. این جایگاه ویژه متاثر از عوامل مختلفی بوده است. ازجمله قرآن و سنت به مسئله سروشت و قضا و قدر، سبب مهمی بوده است که مسلمانان به این مسئله توجه کنند. البته بعدها بعضی مسایل اجتماعی و سیاسی هم در طرح و پررنگ شدن این مسئله و حتی به انحراف کشندن آن موثر بوده است. علت این کار را هم باید در اغراض سیاسی و اجتماعی بعضی حکومت ها مثل حکومت امویان و عباسیان جست وجو کرد؛ زیرا بسیاری از کارها و جناتها به وسیله انسانها و حکومت های ستمگر انجام می گرفت. آنگاه به مسئله سرنوشت و قضا و قدر متمسک می شدند و می گفتند این خواست خدا بوده است.
واژه «قدر» به معنای حد و اندازه هر چی است و واژه «قضا» به معنای حکم و فیصله دادن آمده است. در مقام روشن شدن اصطلاح قضا و قدر، معمولا آن را به قضا و قدر علمی و عینی تقسیم می کنند.
مقصود از تقدیر علمی آن است که حضرت تبارک و تعالی پیش از آفرینش هر چیزف حد و اندازه آن را می داند و به آن علم دارد. مقصود از قضای علمی نیز آن است که خداوند متعال از ضرورت اشیا در ظرف وجودی آنها آگاه است.
با این توضیح می توان، نتیجه گرفت که قضا و قدر علمی در حقیقت به صفت علم الهی بازگشت می کند.
مقصود از قدر عینی آن است که خداوند آن اندازه و حدود اشای را معین می کند و سپس بر اساس فضای عینی به ان حد و اندازه ها ضرورت وجود می بخشد. به این ترتیب، قضا و قدر عینی الهی را می توان از شئون خالقیت حضرت تبارک و تعالی دانست.

نگاه قرآن به بدبخت و بدبختی

قرآن کریم، انسانها را به دو د سته بدبخت و شقی و خوش بخت و سعید تقسیم می کند. بدبخت را می توان ترجمه واژه «شقی» دانست و در نتیجه، بدبختی همان شقاوت می شود. این واژه با مشتقات آن، دوازده بار در هفت سوره قرآن مجید آمده است: هود(105 و 106) ،مریم (4و 32و48 )،طه (2و117 و123)، مومنون( 106)، اعلی(11)، شمس (12) و لیل (15).
مفهوم بدبخت و بدبختی را می توان در ذیل بعضی واژهای دیگر قران مجید هم یافت. مانند «کافران» و «منافقان»؛ زیرا از دیدگاه قرآن، این گروه انسانهای بدبخت و شقی هستند. همچنین واژه هایی مانند: «خزی»، «خسر»، «خاب» و «ظالمین» می تواند ما را به دیدگاه قرآن مجید در این زمینه نزدیک کند. بدبختی یا خوشبختی، صفتی است که در درجه اول به افراد نسبت داده می شود و سپس به جامعه و مردم. بنابراین، می توان گفتن انسان بدبخت یا خوش بخت داریم و جامعه بدبخت و یا خوش بخت.
انسان در حرکت و زندگی فردی و اجتماعی خود می تواند دو راه را در پیش بگیرد؛ پیمودن راه سعادت و خوشبختی یا پیمودن راه شقاوت و بدبختی.
در قرآن مجید می خوانیم:
یوم یأت لا تکلم نفس الا بإذنه فمنهم شقی و سعید. فاما الذین شقوا ففی النار لهم فیها زفیر و شهیق. خالدین فیها مادامت السموات والارض الا ما شاء ربک ان ربک فعال بما یرید. (هود: 105-107)
آن روز که (قیامت و زمان مجازات) فرا رسد، هیچ کس جز به اجازه او سخن نمی گوید. گروهی بدبختتند و گروهی خوش بخت. آنها که بدبخت شدند، در آتشند و برای آنان در آنجا «زفیر» و «شهیق» (ناله های طولانی دم و بازدم) است.
قرآن کریم به انسانهای سعادتمند و خوش بخت نیز اشاره می کند و می فرماید:
آنها که خوش بخت و سعادتنمد شدند، جاوداته در بهشت خواهند ماند، تا آسمان ها و زمین برپاست، مگر آنچه پروردگارت بخواهد، بخششی است قطع نشدنی (هود:108)
از این آیات در می یابیم انسانهایی که سرانجام آنان آتش و دوزخ است، انسانهایی شقی، بدبخت و محروم از رحمت واسعه الهی هستند و شقاوت حقیقی، دوزخی شدن است.در مقابل، آنان که به بهشت بار یابند، انسان هایی سعادتمند و خوش بخت هستند. بنابراین، انبیا و اوایا الهی و همچنین همه انسانهای مومن که راه و رسم پیامبران الهی را می پیمایند؛ یعنی بندگی خدا می کنند و دستورهای الهی را در زندگی دنیا ملاک و معیار قرار می دهند، به ریسمان سعادت و خوش بختی واقعی چنگ زده اند. این افراد از رحمت گسترده الهی بهره های فراوانی می برند؛ در زندگی دنیوی، راحت و آسوده هستند و در آخرت به سعادت حقیقی می رسند.
بر این اساس، پیامبران الهی به صارحت اعلام می کنند که آنان اهل شقاوت و بدبختی نیستند، بلکه از رحمت خداوند در دنیا و آخرت به طور کامل بهره مندند و این بهره مندی در کنار ایمان و انجام دادن دستورهای الهی برای آنان امکان پذیر شده است.
حضرت زکریا(علیه السلام) در دوران پیری و کهن سالی خود و همسرش، از خداوند تقاضای فرزند کرد و با اطمینان و آرامش گفت: پروردگارا، استخوانم سست شده و شعله پیری تمام سرم را فرا گرفته است و من هرگز در دعای تو، از اجابت محروم نبوده ام:
و لم أکن بدعائک رب شقیا (مریم: 4)
و در جای دیگر چنین می فرماید: قال إنی عبد الله آتانی الکتاب و جعلنی نبیا و جعلنی مبارکا أین ما کنت و أوصانی بالصلاة و الزکاة ما دمت حیا و برا بولادتی و لم یجعلنی جبارا شقیا. ( مریم 30-32)
من بنده خدایم، او کتاب (آسمانی) به من داد و مرا پیامبر قرار داده است. و مرا هر جا که باشم، وجودی پر برکت قرار داده است و تا زمانی که زنده ام، مرا به نماز و زکات سفارش کرده است ومرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده است و جبار و شقی قرار نداده است.
از این آیات به اعتبار « تعرف الاشقیاء بأضدادها» می توان مسیر سعادت و خوشبختی را از مسیر شقاوت و بدبختی بازشناخت.
معیارهای سعادت و خوشبختی عبارتند از:
1- بندگی خدا؛
2- برکت آفرین بودن برای بندگان خدا؛
3- پیمودن راه نماز و زکات (یعنی ارتباط همیشگی با خدا و بندگان او داشتن)؛
4- نیکوکاری نسبت به پدر و مادر؛
رفتار ضد این معیارها نیز می تواند زمینه ساز بدختی انسان باشد.
خداوند هنگام بیان داستان حضرت آدمی (علیه السلام)، به راه سعادت و شقاوت اشاره می کند و در سوره طه چنین می فرماید:
(خداوند) فرمود: هر دو از آن (بهشت) فرود آیید، در جالی که دشمن یکدیگر خواهید بود، ولی هرگاه هدایت من به سراغ شما آید هر کس از هدایت من پیروی کند، نه گمراه شود و نه بدبخت می گردد ( و نه دررنج خواهد بود) (طه:173).
گمراه و بدبخت نشدن در گرو این است که انسان هدایت الهی را که همانا فمران بردن از فرمان های اوست، با جان و دل پذیرا باشد. گمراهی و شقاوت نیز نقطه مقابل آن است که با نپذیرفتن هدایت الهی همراه است. خداوند در سوره اعلی، افرادی را که از قرآن و سخنان پیامبر اکرم دوری می کنند، بدبخت معرفی می کند:
و یتجنبها الأشقی. (علی:11)
بدبخت ترین افراد از آن دوری می گزینند.
خداوند در سوره اعلی، بخل ورزی و انکار پاداش الهی را مسیر بدبختی و شقاوت معرفی می کند و می فرماید:
و من شما را از آتشی که زبانه می کشد، بیم می دهم. کسی جز بدبخت ترین مردم وارد آن نمی شود (بدبخت ترین مردم( همان کسی است که (آیات خدا را) تکذیب و به آن پشت کرد. (علی: 14و15)
تکذیب آیات الهی و پشت کردن به نشانه ها و دستورهای الهی، بی توجهی به ندای فطرت و راهی است که انسان با را به شقاوت وبدبختی ابدی می کشاند.

زیان کاران یا بدبختان

قرآن کریم، گروهی از انسان ها را از زیانکاران معرفی می کند که اینان انسان های شقی و بدبختی شمرده می شوند. زیان کاران عبارتند از:
1- (کسانی که) عهد و پیمان الهی را می شکنند و آنچه را خداوند به پیوستنش دستور فرمود است، می گسلند و در زمین فسارد می کنند. ( بقره: 12)
2- درجای دیگر، کسانی که منکر کتابهای آسمانی می شوند و به آن کفر می ورزند، زیان کار معرفی می شوند. ( بقره:12)
3- افرادی که به سبب کردار خود، از هدایت الهی بهره مند نمی شوند. ( اعراف: 178)
4- منافقان و دورویان. (توبه: 69)
5- افرادی که به باطل می گروند و خدا و آیات او را انکار می کنند. (عنکبوت:52، زمر63)
6- کسانی که شیطان بر آنان چیره گردد و یاد خدا از دلشان بیرونی شود و در حزب شیطان در آیند. اینان هم از جمله زیان کاران هستند. حتی انسان های مومن که اسیر دنیا شوند و خدا را فراموش کنند و از یاد او غافل شوند، زیان کارند. (منافقون:9)
7- هر که جز اسلام، دینی دیگر جوید، هرگز از وی پذیرفته نشود و در آخرت از زیانکاران است. ( آل عمران: 85)
8- منکران پیامبران الهی، زیان کارانند. (اعراف:92)

بدبخت و خوش بخت از دیدگاه فلسفی

علامه طباطبایی در ابتدا، انسان و نفوس آدمی را به سه دسته تقسیم می کند:
1- نفوس کامله؛
2- نفوس ناقصه؛
3- نفوسی که امید به امر الهی بسته اند؛
سپس نفوس کامله را در دو جهت مخالف و مقابل هم فرض می کند و می گوید انسان کامل داریم، ولی انسان کامل در جهت سعادت و خوشبختی و انسان کامل در جهت شقاوت و بدبختی. نفوس ناقصه هم دو نوع هستند: یکی نفوسی که ذاتا سعید و خوشبختند، ولی اکنون در مقام کار و عمل، شقی و بدبخت هستند و دیگر نفوسی که ذاتا شقی و بدبختند، ولی در مقام کار و عمل، سعید و خوشبختند.
علامه طباطبایی، در توضیح این مطلب می نویسد: « انسان از همان ابتدای امر، هر کاری که انجام می دهد، از آن کار، هیئتی و حالی ازسعادت و شقاوت در نفسش پدید می آید که البته می دانید که مراد از سعادت، آن وضع و آن چیزی است که برای انسان از آن جهت که انسان است، خیر است ومراد از شقاوت، هرچیزی است که برای او از این جهت که انسان است، مضر است ... . نفس سعید به آن آثار انسانی که از خود بروز می دهد، بدان جهت که نفس انسانی است، بالفعل لذت می برد.
نفس شقی (و بدبخت) هم هرچند که آثارش ملایم خودش است، چون آثار، آثار اوست و لکن بدان جهت که انسان است، از آن آثار متألم می شود.
این مطلب مربوط به نفس کامله است ( در دو طرف سعادت و شقاوت)؛ یعنی انسانی که هم ذاتش صالح و سعید است و هم عملش صالح است انسانی که هم ذاتش شقی است و هم عملش فاسد است. اما نسبت به نفوس ناقص که در سعادت و شقاوت ناقص است، باید گفت اینگونه نفوس دو جور هستند: یکی نفسی از که ذاتا سعید است،؛ ولی فعلی شقی است و دومی آن نفسی که ذاتا شقی است، ولی ازنظر فعل سعید است.
اما قسم اول، نفسی است که ذاتش دارای صوتی سعید است؛ یعنی عقاید حقه را که از ثابتات است، دارد. چیزی که هست، هیئت های شقی و پست در اثر گناهان و زشتی هایی که مرتکب شده، به تدریج از روزی که در شکم مادر به این بدن متعلق شده و در دنیایی که اختیار در آن وجود دارد، قرار گرفته، در او پیدا شده و چون این صورت ها با ذات او سازگاری ندارد، ماندنش در نفسش غیر طبیعی است . برهان عقلی، این مهتا را اثبات کرده که در قسر و غیر طبیعی دوام نمی آورد. پس چنین نفسی یا در دنیا و یا در برزخ و یا در قیامت، طهارت ذاتی خود را باز می یابد و همچنین نفس شقی که ذاتا شقی است، ولی به طور عاریتی، هیئت های خوبی در اثر اعمال صالحه به خود گرفته ... (و اما) باقی می ماند آن نفسی که در زندگی دنیا، هیچ فعلیتی، نه از سعادت و نه از شقاوت به خود نگرفته وهم چنان ناقص و ضعیف از دینا رفته، این گونه نفوس مصداق « مرجون لأمر الله» (توبه: 106) هستند تا خدا با آنها چه معامله کند». (4)

جامعه خوش بخت و سعادتمند

هر جامعه ای می تواند راه تکامل و پیشرفت های مادی و معنوی را در پیش گیرد و خود را به سرمنزل سعادت وخوشبختی برساند یا اینکه راه تنزل و رکود را در پیش گیرد و خود را در ورطه نکبت و بدبختی فرو برد.
بسیاری از فیلسوفان کوشیده اند تصویری صحیح و حقیقی از این دو نوع جامعه ترسیم کنند. طرح مسئله «مدین فاضله» که در آثار بزرگان چون فارابی آمده ، مؤید این مدعاست. مدینه فاضله، همان جامعه سعادتمند و خوشبختی است که باید معیارها و ملاک های آن را شناخت. به حکم « تعرف الأشیاء بأضدادها»؛ هر چیزی به وسیله نقطه مقابل خودش شناخته می شود، می توان جامعه بدبخت و شقاوتمند را نیز شناخت.
شناخت، مقدمه حرکت است. بنابراین، خوب است انسان، معیارهای هر دو جامعه را بشناسد و سپس برای تحقق جامعه سعادتمند وخوش بخت ودوری از جامعه بدبخت و شقاوتمند، به دنبال معیارهای مثبت و خوب حرکت کند و از الگوهای نادرست دوری جوید.
فارابی، جامعه ای را سعادتمند و خوش بخت می داند که همانند بدن انسان سالم باشد؛ یعنی دارای قلبی سالم باشد که بر همه اعضا ریاست دارد و توازن و عدالت را در سرزمین تن آدمی بر قرار می سازد. در این سرزمین، همه اعضا به کاری مشغول هستند و همه به وظایف خود عمل می کند . مدینه فاضله فارابی، کشوری است که رهبری حکیم و دانشمند دارد. وی در عین دانشمند بودن، عادل و پرهیزگار است و با خدای جهان هستی نزدیکترین ارتباط را دارد. در مدینه فاضله فارابی، همه مردم به کاری مشغول هستند واهل فضیلتند. جامعه ای که دارای چنان رهبری باشد و قانون جامعه، قانون الهی باشد ،به سوی سعادت و خوشبختی در حرکت است.
در مقابل مدینه فاضله، مدینه جاهله وجود دارد که در مسیر شقاوت و بدبختی در حرکت است. در این جامعه، رهبری عادل وجود ندارد و مردم نیز در فکر سعادت و خوشبختی نیستند. در جامعه جاهله، لذت های جسمی مطرح است و ملاک سعادت وخوشبختی را رسیدن به آن لذت ها می دانند. به تعبیر دیگر، جامعه جاهله، جامعه ای است که تا حد و اندازه یک زندگی حیوانی تنزل یافته است. (5)

پی نوشت:

1- میزان الحکمه با ترجمه فارسی، ج 6، ح 9563.
2- مرتضی مطهری، الهیات شفا، ج 1، صص 159 و 160.
3- مسئله «جبر» که در قرن اول هجری میان مسلمانان به تدریج رواج پیدا کرد و حکومت های خودکامه آن را ترویج می کردند، بی تاثیر از مسئله قضا و قدر نبوده است.
4- ترجمه المیزان؛ ج 8؛ ص 277.
5- برای آگاهی از آراء حکیم ابونصر فرابی می توان به کتاب های او مراجعه کرد، از جمله: آراء اهل مدینه فاضله، سیاسات مدینه فاضله و رساله تحصیل السعادت.              نويسنده:احمد رضوان فر

تعداد بازدید از این مطلب: 260
موضوعات مرتبط: رازخوشبختی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


خوشبختی چگونه به دست می آید ؟

 خوشبختی چگونه به دست می آید ؟

1.به دیگری متكی نباش، به خود تكیه كن. نیكبختی راستین از اتكاء به خودبه دست می آید.

2. احساس خوشبختیربطیبه سن و سال ندارد. آیا نمی بینید كه بسیاری از سالخورده ها جوان و بسیاری از جوان ها سالخورده هستند.

3. وقتی چیزی برای از دست دادن نداریدآزادید و در نهایت خوشبخت.

4. خود را با كژی و نادرستی آلوده نسازید تا اعتماد به نفستان محكم و پا برجا باقی بماند. این تنها راه رستگاری و خوشبختی است.

5.انسان سعادتمند كسی است كهباهر خطایی،تجربه كسب كند.

6. عناصر تشكیل دهنده خوشبختی عبارت اند از: خودشناسی، احترام به خود و عزّت نفس كه همگی از طریق مدیریت درست زمان حاصل می شوند.

7. كسی كه مایه شادیو خوشبختیمن می شود خودم هستم نه تو. نه به دلیل آن كه تو موقتی و زودگذر هستی ، بلكه به این دلیل كه تو از من انتظار داری آنچه نیستم ، باشم.

8.    یكی از عوامل تعیین كننده خوشبختی شما این است كه بتوانید در زندگی فعالیت های خود را اولویت بندی كنید.

9.    احساس خوشبختی شما بستگی به این دارد كه تا چه اندازه فكر می كنید كنترل زندگی تان را در دست دارید.

10.   شما سزاوار داشتن بهترین زندگی هستید . دست خود را به سوی آن پیش ببرید.

11.هر كس انتخاب هایش را اصلاح كند، خوشبختی را احساس می كند.

12.   خوشبختی میان پرده بدبختی هاست.

13.         شما تنها در صورتی حقیقتاً خوشبخت خواهید بود كه احساس كنید به دلیل خدمت به دیگران انسان با ارزشی هستید.

14.         بسیاری از ناراحتی ها و بدبختی ها ناشی از ناتوانی در بخشیدن دیگران است . این عدم توانایی منجر به مقصر شمردن دیگران و احساس كینه و نفرت نسبت به آنها می شود.

15.   خوشبختی توپی است كه وقتی می رود دنبالش می رویم و وقتی می ایستد بدان لگد می زنیم.

16.هیچ تغییری خوشبختی نمی آورد، مگر این كه در جهت پیشرفت و ترقی باشد.

17. سعادتمند كسی است كه به مشكلات و مصائب زندگی لبخند بزند.

18.حُسن شهرت و نام نیك بزرگترین سعادت هاست.

19.         هر كاری كه در زندگی انجام می دهید برای حفظ یا افزایش عزت نفس است. شما در كنار كسی احساس خوشبختی می كنید كه باعث می شود احساس كنید فردی ارزشمند و مهم هستید.

20.         خوشبختی و داشتن عملكرد عالی هنگامی به سراغ شما می آید كه تصمیم بگیرید هماهنگ با والاترین ارزش ها و عمیق ترین اعتقادات خود زندگی كنید.

تعداد بازدید از این مطلب: 61
موضوعات مرتبط: رازخوشبختی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


بزرگان در مورد خوشبختی می گویند ...


بزرگان در مورد خوشبختی می گویند ...

1.  خوشبختی یك موضوع شخصی است اگر می خواهید سعادتمند باشید باید خوش بین و قانع باشید  و اعتدال را رعایت كنید، همچنین باید كاری داشته باشید كه از آن خوشتان بیاید و آن كار باید بازده داشته باشد.

2. ساعاتی كه در انتظار خوشبختی هستیم لذت بخش تر ازدقایقی است كه به لذت خوشبختی رسیده ایم.

3. كسانی كه طبع تلخ و سنگین و انعطاف ناپذیری دارند، سهمی كه از جاه و مقام دارند بیش از آن است كه از خوشبختی دارند.

4. به دست آوردن خوشبختی بزرگترین فتح زندگی است.

5. خوشبختی بالاتر از این چیست كه در روزگار پیری یادگارهای شیرین ایام جوانی و كهولت را از خاطر گذرانیده، به یاد بیاوریم كه در راه  سعادت ابناء خود قدمی برداشته ، آنها را از ظلمات جهل و بی خبری رهایی داده ایم.

6. آدم بدبخت همه ی لوازم خوشبخت بودن را در اختیار دارد به جز اراده خوشبختی .

7. آن كه كردار به سخاوت بیاراید و گفتار به راستی ، در این جهان نیك بخت است.

8. آنچه برای خوشبختی مورد احتیاج است یك آب باریك است و آنچه ما برای گرفتاری و رنج خود به آن محتاجیم یك دریاست.

9. آن كه نیك بختی خود را به دست دیگری می داند بسی ناكامی خواهد كشید.

10. آنچه انسان را در زندگی محزون می كند، فقر و بیمای و رنج نیست بلكه غرور و جاه طلبی و خودخواهی و گناه است.

11. اشك های دیگران را مبدل به نگاه های پر از شادی نمودن بهترین خوشبختی هاست.

12. بنا كردن عمارت خوشبختی بسیار دشوار ، و خراب كردن آن سخت آسان است.

13. خوشبختی هماهنگی آرزوها با حوادث روزگار است.

14.خوشبختی كالایی است كه طبیعت آن را به قیمت بسیار گران به ما می فروشد.

15.خوشبختی بر سه ستون استوار است : فراموش كردن گذشته ، غنیمت شمردن حال و امیدوار بودن به آینده.

16. خوشبختی در این است كه حدود همه چیز را بشناسیم و به آن احترام بگذاریم.

17. خوشبخت كسی است كه حاكم بر وجود خویشتن باشد.

18.خوشبختی و وسایل آن در سازش و هماهنگی با دیگران به دست می آید.

19. خوشی های كوچك خوشبختی بزرگ می سازد.

20.  بهترینِ افراد كسانی هستند كه از  نیكی و سعادت دیگران شاد شوند.

تعداد بازدید از این مطلب: 78
موضوعات مرتبط: رازخوشبختی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مراقبت از عشق، دشوارتر از عاشق شدن!


مراقبت از عشق، دشوارتر از عاشق شدن!

نمی‌خواهیم رؤیا ببافیم. ما هم می‌دانیم که بعد از گذشت یک دهه از زندگی مشترک شما، خیلی چیزها مثل روز اول نمی‌ماند. روزهای اول عاشق شدن، هیچ کاری برای‌تان سخت نیست. لبخند زدن بخشیدن یا هر روز عاشق‌تر شدن در آن روزها از هر کاری آسان‌تر است اما هر سال که از ازدواج‌تان می‌گذرد، سادگی این اتفاقات هم کمتر می‌شود. با این وجود، شما می‌توانید بعد از گذشت چند دهه از زندگی مشترک‌تان، باز هم آرام و عاشق بمانید. کافی است با چند راه ساده تزریق انرژی به زندگی مشترک‌تان آشنا شوید و با کمک این میانبرها، غباری که در این سال ها روی زندگی‌تان نشسته را پاک کنید.

به یک ریسمان چنگ بزنید
حرف ما نیست. محققان می‌گویند زوج‌هایی که پایه‌های اعتقادی‌شان محکم‌تر است، از زندگی‌شان راضی‌ترند و به هم متعهدترند. در کل زوج‌های مذهبی زندگی مستحکم‌داری دارند و آرامش بیشتری در خانه‌شان حاکم است. اما پیدا کردن معنایی برای زندگی، تنها به عشق میان‌تان کمک نمی‌کند. وقتی شما می‌دانید در کجای این دنیا قرار دارید و از آن چه می‌خواهید، با اطمینان بیشتری قدم برمی‌دارید و به جای ناامید شدن، برای جبران شکست‌های‌تان تلاش می‌کنید. پس بهتر است به دنبال راهی بگرديد که به زندگی‌تان معنا می‌دهد.

پازل درست کنید
بازی‌های دو نفره، بیشتر از آنچه فکرش را می‌کنید می‌تواند شما را به هم نزدیک کند. محققان می‌گویند زوج‌هایی که با هم بازی می‌کنند، از هم دل نمی‌کنند. از نظر آنها دوام زندگی کسانی که برای چند ساعت هم که شده از دنیای جدی و عبوس بزرگ‌تر‌ها فاصله می‌گیرند و کمی با هم کودکی و تفریح می‌کنند بیشتر است. اگر نمی‌خواهید کار عشق‌تان تمام شود، همین امروز پازل، راکت بدمینتون، شطرنج و چند وسیله بازی دو نفره دیگر بخرید و با هم رقابت کنید. وقت نداشتن را بهانه نکنید. شما می‌توانید هر هفته تنها چند ساعت برای این بازی‌ها وقت بگذارید و با خنده‌ها و عصبانیت‌ها و اضطراب‌هایی که وقت برد و باخت سراغ‌تان می‌آید به زندگی‌تان جان دهید. حالا که انگیزه بازی کردن را پیدا کرده‌اید، می‌توانید گاهی سراغ بازی‌هایی بروید که کمی جسم‌تان را هم به حرکت وامی‌دارد و به سلامت بدن‌تان هم کمک می‌کند.

تکنولوژی لعنتی را‌‌ رها کنید
تکنولوژی این روز‌ها فرصت با هم بودن را از ما گرفته و دیدن‌های حقیقی‌مان را هم مجازی کرده است. در مهمانی آدم‌ها به جای گپ زدن با هم، تبلت یا تلفن همراه‌شان را دست می‌گیرند و با کسانی که در آن جمع نیستند گفت‌و‌گو می‌کنند. موبایل‌ها و تبلت‌ها حتی نمی‌گذارند آرام و بی‌دغدغه غذای‌تان را بخورید و به سفره شما هم وارد می‌شوند. اما شاید بهتر باشد قانون‌های خانگی را برای استفاده از این ابزار‌ها وضع کنید. مثلا وقت دیدن فیلم یا غذا خوردن، از آنها دل بکنید یا تلاش کنید که در مهمانی کمتر سراغ‌شان بروید. باور کنید هیچ چیز مثل رابطه حقیقی و رو در رو حال شما را بهتر نمی‌کند.

آن جمله جادویی را مدام بگویید
اغلب ما، از نشان دادن احساسات‌مان می‌ترسیم. ترسی که گاهی اسمش را خجالت می‌گذاریم، اجازه نمی‌دهد عشقمان را فریاد زده و دلتنگی‌مان را نشان دهیم. اما باور کنید اطرافیان شما برای آنکه احساس آرامش کنند، به شنیدن برخی جملات نیاز دارند. درست است که می‌دانند دوست‌شان دارید و دلتنگ شان می‌شوید، اما گاهی می‌خواهند این عبارات لذتبخش را از زبان خودتان بشنوند. اگر همسرتان به ماموریت رفته، دلتنگی‌تان را برایش پیامک کنید. اگر کودک‌تان شیرین زبانی می‌کند، در آغوش بگیرید و بگویید دوستش دارید. بیان کردن احساسات را در خانه‌تان باب کنید تا فرزندان‌تان نمایش احساسات‌شان را یاد بگیرند. باور کنید دنیایی که در آن مهربانی به زبان آورده می‌شود، دنیای زیباتری  است.

 

شنیدن را یاد بگیرید
حرف زدن برای اغلب ما آسان‌تر از شنیدن است. اما راه‌های آسان همیشه شما را به نتیجه نمی‌رساند. اگر می‌خواهید قدمی برای حل مشکلات بردارید یا به همسرتان نزدیک‌تر شوید، بیشتر سکوت کنید و بشنوید. در جریان شنیدن، نه تنها به همسرتان احساس خوشایندی می‌دهید وبه او نشان می‌دهید که برای‌تان تک تک عبارت‌هایش اهمیت دارد، بلکه شریک زندگی‌تان را بیشتر می‌شناسید و با انتظارات و نیاز‌هایش بیشتر آشنا می‌شوید. پس گذشته از وقت گذاشتن برای شنیدن حرف‌هایش، راه و رسم شنیدن فعال را هم یاد بگیرید. زبان بدن به شما کمک بزرگی خواهد کرد. گاهی سرتان را تکان دهید و با نمایش شادی یا ناراحتی در چهره‌تان، به او ثابت کنید که معنای حرف‌هایش را می‌فهمید اما مراقب باشید. شما روی لبه تیغ حرکت می‌کنید. نشان دادن یک واکنش نادرست و غیرمنتظره می‌تواند به رابطه شما صدمه جدی وارد کند.

پر انرژی ظاهر شوید
نگاهی به چهره‌تان در آینه بیندازید. عجیب نیست اگر کمی چین و چروک به صورت‌تان اضافه شده باشد و خودتان را بیش از اندازه جدی و خشک ببینید. در دنیای پر مشغله امروزی که هزار و یک بهانه برای جدیت، اضطراب و خستگی به ما می‌دهد، خندیدن اتفاقی نیست که هر لحظه تکرار شود. اما اگر می‌خواهید چهره‌تان را با لبخند زیبا کنید و انرژی آن را به زندگی‌تان بیاورید، باید به جای آنکه منتظر بهانه بمانید، خودتان آگاهانه وارد عمل شوید. چند سی دی کمدی و مجله طنز بخرید و امروز در کنار همسرتان آنها را ببینید و بخوانید. نیازی نیست قهقهه بزنید. حتی چند لبخند کوچک یا بلند خواندن قطعه‌ای از یک شعر طنز می‌تواند آرام آرام زندگی شما را دگرگون کند.

ببخشید
زندگی‌تان را به میدان غر زدن‌های دائمی تبدیل نکنید. می‌دانیم که همسرتان باز هم کمد را به هم ریخته اما به جای غر زدن یا جنجال به پا کردن برای موضوعات ساده، به این فکر کنید که آیا خودتان بی‌عیب و نقصید؟ مطمئن باشید که همه ما گاهی به خاطر کاستی‌های‌مان دیگران را رنجانده یا ناامید می‌کنیم. پس به جای آنکه مدام خودتان را در مقام قاضی یا معلم قرار دهید، از کنار مشکلات کوچک آسان‌تر بگذرید و صحبت کردن در مورد آنها را به زمانی که آرام‌ترید موكول کنید. باور کنید انتخاب کلمات بهتر در زمان آرامش تاثیر حرف شما را چند برابر خواهد کرد.

درست دعوا کنید
نمی‌گوییم همه دلخوری‌ها را توی دل‌تان نگه دارید و هیچ وقت با همسرتان یکی به دو نکنید. دعوا کردن یکی از حقوق و حتی نیازهای اساسی شماست. تا زمانی که در مورد مشکلات بحث می‌کنید، برای حل شدن‌شان امید دارید. پس به جای سکوتی که تنها فاصله شما را زیاد می‌کند، با همسرتان بحث کنید. اما یادتان نرود که بحث و دعوا کردن هم آداب خودش را دارد. اگر رفتاری از همسرتان شما را آزار داده، زمین و آسمان را به هم ندوزید و در دعوا تمام اشتباهات پیشین او را رو نکنید. وقت بحث کردن بر‌‌ همان اشتباه او تمرکز کنید و کل شخصیتش را زیر سؤال نبرید. با رفتار منطقی و بحث‌های محترمانه و بی‌حاشیه، به او نشان دهید که مشکل شما‌‌ همان رفتار است، نه همه رفتارهای او.

از هم جدا نشوید
فعالیت‌های دونفره تنها مخصوص تازه عروس و دامادها نیست. حتی اگر ده‌ها سال از زندگی مشترک‌تان بگذرد، باز هم می‌توانید از لذت قدم برداشتن در کنار هم بهره‌مند شوید و با وقت‌گذرانی‌های دونفره آرامش بگیرید. چند وقت است که با هم تئاتر نرفته‌اید؟ از آخرین باری که فقط شما دو نفر پشت میز رستوران یا کافه نشسته بودید چقدر گذشته؟ آخرین بار که با هم آشپزی کردید کی بوده؟ اگر پاسخ دادن به این سؤالات برای‌تان سخت است، بدانید که بیش از اندازه از هم فاصله گرفته‌اید. همین امروز بلیت سینما بگیرید و دونفره فیلم ببینید و همین هفته در کنار هم کیک درست کنید و از با هم ساختن و حتی با هم خرابکاری کردن لذت ببرید.

تعداد بازدید از این مطلب: 38
موضوعات مرتبط: رازخوشبختی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


9 نشانه اینکه شما در رابطه سالمی هستید!

9 نشانه اینکه شما در رابطه سالمی هستید!

آیا مایلید به راز زن وشوهرهایی که بعد از سالها هنوز رابطه ای صمیمی با هم دارند، پی ببرید؟  روانشناسان این رازها را با ما درمیان می گذارند!

محققان پس از آزمون‌های شخصیت، روابط 633 نفر را تجزیه تحلیل نمودند. یافته‌های آنان به قرار زیر است: زوج‌های خوشبخت با رابطه زناشویی طولانی، برای داشتن رابطه‌ای مطلوب از 9 فاکتور کلیدی پیروی می‌کردند، از توانایی مبارزه تا روابط زناشویی. محققان همچنین دریافتند که این زوج ها، تمام مدت بدون مشکل نبودند. دکتر ایلونا جرابک؛ معتقد است: "آنچه ما بدان دست یافتیم، حاکی از آن است که در زندگی زوج‌هایی که رابطه‌ای پایدار و طولانی داشته‌اند نیز هنوز موضوعاتی هست که باید برای آن تدابیری اندیشید – همه چیز عالی نیست! اما ریشه مشترک این شادی و رابطه طولانی زوج‌ها در همدل بودن، خلاصه می‌شود." آنها خیلی از کارها را با هم سر و سامان می‌دهند، برای مشکلاتشان با هم راه حلی پیدا می‌کنند، با هم گفتگو می‌کنند و عواقب تصمیمات مشترک را با هم برعهده می‌گیرند.

در اینجا 9 نشانه اینکه شما در رابطه‌ای عمیق و رضایت‌بخش هستید را می‌بینید:


1. عاشق هم بودن و قدردانی از یکدیگر
عشق، و البته عشق، جزء لاینفک هر رابطه شاد و رمانتیکی می‌باشد، بنابراین تعجبی ندارد که رتبه اول را به خود اختصاص داده است. اما همراه همیشگی عشق، که گاه و بیگاه نادیده گرفته می‌شود – قدردانی – یکی از فاکتورهای کلیدیست که شعله‌های عشق را زنده نگه می‌دارد. راشل سوزمن، روان درمانگر، متخصص روابط زناشویی و مولف کتاب " Bible Breakup The " می‌گوید: "من به مراجعین می‌گویم هیچگاه همسرتون رو دست کم نگیرید". "یک لطف کوچک – یک تشکر ساده، یک فنجون قهوه اضافی – همین کارهای ساده چه کارها که نمی کند".


2. بی‌پرده افکار و احساسات خود را با هم در میان گذاشتن
فقط در یک رابطه سالم، شما می‌توانید احساسات خود را بی‌پرده و آشکارا ابراز کنید، بدون اینکه از سوی طرف مقابل مورد استهزا قرار بگیرید، یا احمق فرض شوید و یا اصلا احساستان نادیده گرفته شود. سوزمن معتقداست: "زمانی که چیزی مایه آزار شماست، نکته مهم این است که ماهرانه و قاطع سخن بگویید – چه این موضوع درباره مسائل شخصی خودتان باشد و یا درباره کارهای طرف مقابل، که شما را عذاب می‌دهد" . گفتگویی صریح و انتقادی سازنده برای هر دو شما، مجالی برای درون‌نگری، تعالی و تغییر است.

3. تصمیمات مشترک و پذیرش عواقب آن، البته مشترکا
از پرداخت قبض‌ها تا بیرون بردن زباله‌ها و گرفتن بلیط تعطیلات و یا هرچیز دیگری، زوج‌های معقول برای حفظ رابطه زناشویی صمیمی و طولانی، کارهای روزمره را با هم، مثل یک تیم برعهده می‌گیرند. البته لزوما به معنی این نیست که در کوچکترین کارها هم طلب یاری کنید – سوزمن می‌گوید: اما باید توقعات خود را بیان کنید، درد دل کنید و با هم تصمیم بگیرید تا هیچ کدام دلخور نباشید.


4. تلاش برای رفع ریشه ای تضادها
زوج های منطقی در عوض توهین و تحقیرهای عامدانه، و یا درگیری‌های خشن، قادرند بمب‌های ساعتی مشکل‌ساز در روابطشان را به شیوه‌ای صحیح خنثی کنند. به عنوان مثال، با هم فکر کنید که تعطیلات را کجا سپری کنید و در تعطیلات با احترام و تمرکز بر روی مشکل، راه حلی که برای هر دو طرف خوشایند باشند، بیابید. (یک سری راه‌کار برای پشت سر گذاشتن مشکلات بیابید اما مراقب باشید رابطه‌تان خراب نشود.)


5. روابط زناشویی سالم
سوزمن خاطر نشان می‌کند که: اجازه بدهید رو راست باشیم، مسائل ج-ن-س-ی هستند که، دوستی و عشق را از هم تفکیک می‌کنند. اما روابط سالم به این معنی نیست که در هر فرصتی، مشغول شوید. سوزمن معتقد است: "باید یک تعریف شخصی از این مسایل داشته باشید." فرقی ندارد این رابطه یک روز در میان باشد یا هفته در میان( یا کمتر)، زوج‌های خوشبخت از کیفیت و حرارت این رابطه لذت می‌ برند نه تعداد دفعات آن".


6. منطبق و همگام در اهداف و ارزش‌ها
واقعیت‌هایی ازاین دست که چندتا بچه می‌خواهید؛ دو تا یا بیشتر، و یا اعتقادات مذهبی دو طرف و در کل ارزش‌ها و اهداف مشترک هستند که تداوم یک رابطه را تضمین می‌کنند و تداوم می‌‌بخشند.

7. اولویت زندگی، در کنار هم بودن و وقت گذاشتن برای هم
زوج‌های متعهد، از اینکه در کنار یکدیگر باشند، خرسندند و برای لذت بردن از این در کنار هم بودن، فعالیت‌های مشترکی می‌یابند. سوزمن اشاره می‌کند که :" اکثر زوج‌هایی که به خاطرخیانت به من مراجعه می‌کنند و رابطه آنها از هم پاشیده شده، زوج‌هایی هستند که برای هم وقت ندارند، زمانی را با یکدیگر سپری نمی‌کنند و از کنار هم بودن لذت نمی‌برند. پس پیشنهاد می‌کنم کارهای مشترک انجام دهید، از قبیل: با هم باشگاه بروید، دوچرخه سواری کنید، با دوستانتان معاشرت کنید، سفر بروید و تجربیات جدید کسب کنید."


8. احساس رضایت از زندگی اجتماعی خود
تفاوتی ندارد که هر دو اجتماعی هستید و برون گرا، و یا کاملا اهل خانه ماندن و درون گرا، زوج های خوشبخت، شخصیت اجتماعی طرف مقابل خود را درک می‌کنند و با آن کنار می‌آیند و در ضمن تلاش نمی‌کنند او را عوض کنند.


9. احساس آزادی
در روابط زناشویی پایدار، هر دو طرف عقاید خود را آزادانه بیان می‌کنند، احساس خود را در نطفه خفه نمی‌کنند واین رابطه هیچ مانعی برای پیشرفت آنها نخواهد بود." رابطه نباید همچو بار سنگینی بر دوش دو طرف باشد، گویی که شیره جان آنها را می‌مکد، بلکه باید دمیدن روحی تازه در کالبد آنها باشد".

تعداد بازدید از این مطلب: 53
موضوعات مرتبط: رازخوشبختی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


علت پنهان ناتوانی جنسی در همسران


علت پنهان ناتوانی جنسی در همسران

 

علت پنهان ناتوانی جنسی در همسران
آمارها نشان می‌دهد امروزه درصد زیادی از همسران به دلیل اختلالات و ناتوانی جنسی شریک زندگی‌شان، به بهانه‌های مختلف از ادامه زندگی مشترک سرباز می‌زنند. اختلالاتی که اغلب درمان‌پذیر بوده و اصل اساسی آن آگاهی از علل پیدایش و پشتکار در مهار و مداوای آن است.


یکی از علل شایع اما پنهانی که موجب بروز اختلالات جنسی و رسیدن به درجاتی از ناتوانی جنسی در دو جنس زن و مرد می‌شود بیماری دیابت است؛ بیماری شایعی که در ایران رشد صعودی داشته و کمتر خانواده‌ای را می‌توان یافت که از مشکلات و دردسرهای آن بی‌خبر باشد. آثار و عوارضی که دیابت بر بدن می‌گذارد، یکی دوتا نیست و از فرق سر تا نوک پا​ ممکن است با علایم این بیماری درگیر شود. اما مهم‌ترین عارضه خانمانسوز آن که ​بر اثر بی‌توجهی در کنترل قند خون می‌تواند تیشه به ریشه خانواده بزند، اختلالات جنسی ناشی از آن است.

نتایج تحقیقات نشان می‌دهد بیش از 20 تا 25 درصد بیماران دیابتی دچار مراحل شدید افسردگی و 40 تا 50 درصد آنها دچار حالات استرس و اضطراب هستند که از علایم هشداردهنده آن می‌توان به تشدید سردمزاجی جنسی، تغییر در خواب و خلق و خو، خستگی مداوم، تغییر حافظه، کم شدن اعتماد به نفس و احساس گناه اشاره کرد.


اما پرسش هایی مطرح است، از جمله اینکه آیا مبتلایان به دیابت لزوما به ناتوانی جنسی و اختلالات روحی و روانی مبتلا می‌شوند؟ این اختلال در جنس مونث نمود بیشتری دارد یا جنس مذکر؟ آیا با روان‌درمانی می‌توان از ناتوانی جنسی و افسردگی ناشی از دیابت کاست یا به دارو درمانی نیاز است؟ آیا ناتوانی جنسی و استرس ناشی از بیماری دیابت به طور قطعی درمان می‌شود؟


از انکار تا پذیرش واقعیت
دکتر عابدینی، روان‌شناس بالینی، با اشاره به این‌که انسان وقتی با یک حادثه یا اتفاق ناخوشایند مثل خبر مبتلا شدن به بیماری دیابت و نیاز به تزریق روزانه و چند نوبته انسولین مواجه می‌شود، از نظر روحی، روانی و رفتاری چند مرحله را تجربه می‌کند، می‌گوید: وقتی فردی برای اولین بار متوجه می‌شود که دیابت دارد، مرگ را در چند قدمی خود احساس می‌کند و سیستم ذهنی‌اش بشدت درگیر پیامدهای ناخوشایند این بیماری، همچون زخم‌های دیابتی، قطع عضو یا نابینایی می‌شود و این‌که باید تا آخر عمر از انسولین استفاده کند برایش زجرآور است. 

اما در مرحله بعد چون بدن می‌خواهد با استرس شدید این اتفاق مقابله و فرد را از صدمات روحی استرس محافظت کند، سیستم روانی که مجهز به مکانیزم دفاعی انکار است وارد عمل شده و تا حدودی فرد با انکار واقعیت به آرامش می‌رسد. این روان‌شناس ادامه می‌دهد: در مرحله‌ای که علایم بیماری​نمایان می​شود، فرد مبتلا دچار خشم و غضب شده و بدون این‌که بخواهد، از خود واکنش‌ها​ی نامطلوب نشان می‌دهد، مثلا به تقدیر الهی واکنش نشان می‌دهد که چرا پدر و مادرش مسبب انتقال ژن بیمار به او بوده‌اند و دق و دلی خود را با گیر دادن روی اطرافیان و اعضای خانواده خالی می‌کند. اما طولی نمی‌کشد که فرد خود را در برابر قضا و قدر و بیماری ناتوان دیده و غم و اندوه به او غلبه می‌کند و احتمال این‌که به افسردگی دچار شود، زیاد است.


روی خوش این ماجرا وقتی است که سرانجام فرد ـ برخی زودتر و برخی دیرتر ـ واقعیت را می‌پذیرد و با دیابت کنار می‌آید. سیستم روانی ما به گونه‌ای است که پس از گذشت مدت زمانی با شرایط موجود سازگار می‌شود. یعنی فرد می‌پذیرد که هر انسانی به نوعی در معرض حوادث و مخاطرات قرار می‌گیرد و در این میان او به دیابت دچار شده است. به گفته وی مبتلایان به دیابت می‌توانند با کنترل و مهار قند خون تا حد زیادی از همه پیامدهای ناخوشایند این بیماری در امان بمانند و همچون دیگران یک زندگی طبیعی داشته باشند.

دیابت، عملکرد جنسی را مختل می‌کند

یکی از عوارض شایع اما پنهان بیماری دیابت که بر اثر سهل‌انگاری در کنترل قند خون و مهار ناصحیح بیماری بروز می‌کند، اختلالات جنسی و رسیدن به درجاتی از ناتوانی جنسی است که بیمار می‌پذیرد این ناتوانی ناشی از دیابت درمان‌پذیر نیست، به متخصص مراجعه نکرده و به کناره‌گیری از برقراری روابط و مقاربت زناشویی ادامه می‌دهد و در نتیجه باعث نارضایتی شریک زندگی می‌شود و می‌تواند یکی از علل عمده متارکه، طلاق و حتی خیانت همسران به یکدیگر باشد.

ناتوانی جنسی در دیابتی‌ها، مبتلایان به مشکلات قلبی ـ عروقی و کلیوی بیشتر جنبه جسمی دارد و گرچه 20 تا 40 درصد افراد سالم هم در طول زندگی مشترکشان احتمال دارد با درجاتی از اختلالات و ناتوانی جنسی دست و پنجه نرم کنند، اما می‌توان گفت بیشتر مبتلایان به دیابت درجاتی از این اختلال را تجربه می‌کنند که درصد کمی از آن نیز می‌تواند مربوط به استرس و اضطراب روحی ناشی از بیماری یا مصرف داروهای مربوط باشد.

استرس و اضطراب از عوامل عمده و کشنده میل و توان جنسی است و در افراد سالم و بیمار می‌تواند ناتوان‌کننده باشد و این موضوع زمانی غیر قابل تحمل‌تر می‌شود که همسر طی روابط زناشویی همکاری و سازگاری لازم را نداشته و مدام شریک زندگی​اش را متهم به ناکارآمدی و ناتوانی کند. به گفته این روان‌شناس بالینی معمولا ناتوانی جنسی و اختلالات مربوط به آن در مردان با زود انزالی، دیر انزالی، اختلال نعوظ و نقص در تحریک بروز می‌کند.

بیشتر​ این افراد از نظر تمایلات و خیالپردازی جنسی در برابر محرک‌های بیرونی تحریک‌پذیرند اما از نظر جسمی به دلیل آن‌که دیابت سیستم خون‌رسانی به ناحیه تناسلی را دچار مشکل می‌کند از نظر نعوظ دچار اختلال می‌شوند و نمی‌توانند روابط و مقاربت رضایتمندی داشته باشند. این مشکل در خانم‌های مبتلا به دیابت هم به صورت خشکی ناحیه تناسلی، سوزش، مقاربت دردناک و نرسیدن به ارگاسم بروز می‌کند که البته به گفته این روان‌شناس ناتوانی جنسی در مردان تاثیرات نامطلوب جنسی و روحی بیشتری دارد.

چرا که شور جنسی در اغلب مردان با رسیدن به نعوظ و تاثیرات مثبت روانی آن به حداکثر می‌رسد و کیفیت زندگی جنس مذکر از این طریق ارتقا می‌یابد و در صورتی که به این مرحله نرسند صدمات روحی از جمله افسردگی، استرس و اضطراب آنان چند برابر می‌شود، اما در زنان اختلالات جنسی آنان برخلاف مردان نمود بیرونی ندارد و به دلیل آن‌که شور جنسی آنها بیشتر جنبه عاطفی و احساسی دارد، اگر به ارگاسم هم نرسند، روابط زناشویی برایشان ناخوشایند نخواهد بود. در واقع نوازش و عشق ورزیدن می‌تواند برای جنس مونث مطلوب و رضایت‌بخش باشد.


به گفته دکتر عابدینی اختلالات جنسی در مبتلایان به هر دو نوع دیابت 1 و 2 تظاهر می‌کند، اما چون مبتلایان به دیابت نوع دو اغلب به دلیل ناپرهیزی‌های غذایی و کنترل نکردن صحیح قند خون در سنین بالا دچار دیابت می‌شوند، ضعف جسمی و مشکل جنسی آنها بیشتر دردسرساز خواهد بود.

استرس، ناتوانی جنسی را شعله‌ور می‌کند

ناتوانی جنسی تا چه حد به تشدید افسردگی، استرس و تضعیف روحیه و اعتماد به نفس فرد مبتلا منجر می‌شود؟ یعنی استرس باعث بروز ناتوانی جنسی می‌شود یا ناتوانی جنسی موجب استرس می‌شود؟
استرس و اضطراب از عوامل عمده و کشنده میل و توان جنسی است و در افراد سالم و بیمار می‌تواند ناتوان‌کننده باشد و این موضوع زمانی غیر قابل تحمل‌تر می‌شود که همسر ​ طی روابط زناشویی همکاری و سازگاری لازم را نداشته و مدام شریک زندگی​اش را متهم به ناکارآمدی و ناتوانی کند.

به گفته این روان‌شناس در زمان مقاربت مغز با ترشح دوپامین باعث کیفوری، لذت و نشاط فرد می‌شود اما اگر فرد، مبتلا به نوعی بیماری باشد و سیستم ذهنی و مغزی او مدام درگیر تبعات نامطلوب بیماری باشد مغز قادر به ترشح میزان معینی دوپامین نخواهد بود و به طور مستمر فرد در استرس (نوعی فشار روانی) به سر می‌برد و نمی‌تواند تمرکز لازم را داشته و از مقاربت لذت ببرد.


از سوی دیگر، برخی داروهای مصرفی، انسولین و کم و زیاد شدن گلوکز که غذای اصلی مغز است می‌تواند فرد را مضطرب کرده و اگر این بی نظمی‌ها طولانی شود، می‌تواند روی یکسری از هورمون‌ها و سیستم اعصاب تاثیر بگذارد و باعث افسردگی شود که در پی آن تضعیف روحیه، اعتماد به نفس پایین و افت قدرت و جسارت ایجاد می‌شود و در اثر کشته شدن انگیزه‌ها ممکن است مهار زندگی از دست فرد خارج شود. گاهی هم احتمال دارد فرد برای دستیابی به حالی خوش و در کل شانه خالی کردن از مشکلات زندگی به سمت مصرف الکل و مواد مخدر گرایش یابد.


اختلالات و ناتوانی جنسی درمان‌پذیر است
با توجه به این‌که برخی داروهای روانپزشکی که برای درمان افسردگی و استرس ناشی از دیابت تجویز می‌شود خود باعث تشدید سرد مزاجی جنسی می‌شود بهتر است که مبتلایان روان درمانی شوند یا دارو درمانی؟
عابدینی می​گوید : تا زمانی که قند خون به طور صحیح کنترل نشود و تا زمانی که سیستم مغزی و جسمی درگیر باشد، نمی‌توان از روان‌درمانی استفاده کرد، ​چون دیابت یک بیماری جسمی بوده و استرس، اضطراب و افسردگی نشات گرفته از آن است، در نتیجه روان درمانی به تنهایی پاسخگو نیست و باید اختلالات فرد مبتلا با دارو ‌درمان شود. البته برای افزایش بینش فرد دیابتی از بیماری‌اش، می‌توان در کنار دارودرمانی از روان‌درمانی هم استفاده کرد.

از طریق روان درمانی می‌توان اطلاعات و عملکرد جنسی فرد مبتلا را ارتقا داد. فرد مبتلا به دیابت که دچار درجاتی از اختلالات و ناتوانی جنسی است باید با مراجعه به سکس تراپیست که در کلینیک سلامت خانواده واقع در مجتمع‌های درمانی معتبر آماده پذیرش هستند، این اطلاعات را دریافت کند.

به گفته وی، افراد دچار ناتوانی جنسی باید بدانند، برای ارتقای کیفیت روابط زناشویی، مقاربت شرط برقراری رابطه‌ای رضایتمند نیست. بلکه از طریق حس‌گذاری جنسی که از طریق لمس و نوازش نقاطی صورت می‌گیرد تخیلات جنسی تظاهر می‌کند که گرچه باعث کنش و واکنش جنسی و هیجانی نمی‌شود، اما همسران با همکاری و سازگاری با یکدیگر می‌توانند به درجاتی از رضایتمندی جنسی و آرامش دست یابند.


مشکلات ناشی از دیابت چون بیشتر جنبه جسمی دارد تا روانی، کمتر می‌توان از هیپنوتیزم استفاده کرد. هیپنوتیزم‌تراپی تکنیکی تلقینی است که در خواب یا بیداری با ایجاد خلسه، افکاری به فرد تلقین می‌شود. به گفته این روان‌شناس افسردگی، استرس و ناتوانی جنسی ناشی از دیابت قابل درمان است که معمولا برای درمان این نوع اختلالات مراجعه به کلینیک‌هایی که روان‌شناس، روانپزشک و مددکار اجتماعی با یکدیگر برای درمان، فعالیت می‌کنند توصیه می‌شود. او خاطرنشان می‌کند برای مقابله با استرس، شل کردن​ تمام عضلات بدن در اولویت است و ورزش و خواب با کیفیت پیشنهاد می‌شود.

تعداد بازدید از این مطلب: 70
موضوعات مرتبط: رازخوشبختی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


ده دليل خيانت شوهر به همسر

ده دليل خيانت شوهر به همسر

 10 دلیل اصلی خیانت در مردان را می‌خوانید.

دلیل شماره یك:

از بین رفتن عشق و علاقه

افسوس كه پس از گذشت زمـان طـولانــی با هــم بـودن، بـرخــی مـردان آن عــشـق و عــلاقه و احـساساتـی را كه در ابتدا به همسرشـان داشتند، از دست میدهند. اما این رابطه به جزئی از وجودشان مبدل شـده. جـدایی بسیار دردناك و تاثر برانگیزاست. پس بجای جدایی باید چاره ای اندیشید و به زندگی شیرین در كنار هم افتخارکنند

دلیل شماره دو:

عدم جذابیت همسر

سر كردن مدت طولانی با یكدیگر گاهی اوقات باعث تنبلی و سستی زنان می‌شود. به این معنا كه دیگر به سر و وضع خود نرسیده و جذابـیـتی نـدارد و مانـنـد گـذشته به شیفتن شوهرشان نمی‌پردازند. مرد نیز دیـگر همـسرش را زیبـا نیـافته و زنـدگی با او هیجان و لذت قدیم را نخواهد داشت.

دلیل شماره سه:

سهل انگاری زنان

اكثـر زنـان خـیـلی سـریـع و راحت شوهرشان را بخـاطر رفتارهای بی وفـا مـنـشـانـه او می‌بخشند كه این موضوع شاید به دلیل ترس از تـنـهایی و یا فطرت رقیق القلبی زنان باشد.حتی ممكن است برخی از زنان خود را مقـصر اصلی خیانت شوهرشان پنداشته و قدمهایی رابرای بهبود روابطشان بردارند.این واقعیت كه بسیاری از زنان به شوهرشان اجازه گریز از جرم و جنایت را می‌دهند ممكن است موجبات مضاعف شدن مشكلات آنها را فراهم آورد.

دلیل شماره چهار:

اخلاق و رفتار غیر قابل تحمل همسر

رفتارهای زشـت، نــق زدنــهـای دائـمی، نزاع‌ها‌ و مجادله‌ها‌ی فراوان دسـتور العمـل مناسبی برای ایجاد سردرد است و در تصـور برخـی مـردان ( البته به غلط )، خـیـانت بهترین راه فرار از جهنم خانه بوده و بهتر از آسپرین به درمان سـردرد كمك می‌كنــد.

دلیل شماره پنج :

بولهوسی و هوسرانی

این یك حقیقت غیر قابـل انـكـار اسـت كـه مـردان هوسران توانایی نه گفتن در روابط جنسی را ندارند. گاهی ممكن است موقعیتی ایستادگی ناپذیر برایشان پیـش آید. در ایـن زمان مردان بی جنـبه و هوسـبـاز تصـور می‌كنـنـد كـه این موقـیت شاید دیـگر هرگز در زندگی آنها ایجاد نشود و تن به زشتی می‌دهند. 

دلیل شماره شش:

عقده‌ها‌ی جنسی

بعضی مردان مایلند بدانند كه چقدر از نظر سایر زنان جالبند و در روابط طولانی این سوال برایشان پـیش می‌آید كه آیا هنـوز در جامعه جذابیتی دارند یا خیر كه یافتن این پرسش ممكن است آنها را بـرای رسـیدن بـه اهداف غیر مشروعشان سوق دهد.

دلیل شماره هفت:

بی خطر شمردن خیانت

ز دست دیده و دل هر دو فریاد كه هر چه دیده بیند دل كند یاد. این ضرب المثل قدیمی تازمانیكه دوربین مدار بسته ای برای كنترل مردان وجودنداشته باشدحقیقتی محسوب می‌شود. برخی تصور می‌كننـد كه اگر خیانت بكنند كسی متوجه نشده و به كسی نیز صـدمـه ای نـخـواهـد رسیـد و ایــن استـدلال را بهانـه ای بـرای انـجام عـمـل زشـت خود برمی‌شمارند. اما توجه داشته باشـیـد كه هـر قـدر مـردان به دلیل عدم كنترل حیله گر تر شوند، زنان به همان اندازه شبكه جاسوسی و كنترلی خود را گسترش خواهند داد. 

دلیل شماره هشت :

زیاده خواهی و تنوع طلبی

برخی از مردان بدلیل داشتن میل به زیاده خواهی و تنوع طلبی و هیجانات كاذب و زود گذر به این عـمل زشـت تن می‌دهند. آنها به زن به دیده غنیمت جنسی می‌نگرند و با وجود یك زن در زندگی، تصور می‌كنند فرصتهای زیادی را از دست داده اند. 

دلیل شماره نه :

خیانت همسر

برخی از مردان به بی وفایی و انحراف هـمسـر خـود پـی برده و تـنـها راه آرام كـردن و فرونشاندن خشم خود را در مقابله به مثل می‌یابند كه عملی غیر منطقی می‌نماید.

دلیل شماره ده :

عدم رقبت همسر به داشتن روابط با شوهر خود

برخی از زنان در روابط زناشویی با شوهر خود ممكن است تمایل به این روابط را از دست داده و یا كمتر به این موضوع اهمـیت دهـنـد كه ایـن امـر مـمـكن اسـت باعـث فشارهای روانی و جسمانی به مرد شده و منجر به كج روی او گردد.


نتیجه: خیانت در زندگی امری نكوهیده و ضد اخلاقی است كه اثرات زیان بار آن قطعا دیر یا زود گریبان‌گیر فرد خواهد شد. بنابراین چنانچه مشكلی در روابط وجود دارد باید با دید باز به آنها نگریست و با اندیشه و تدبیر سعی در حل آنها نمود. صادق باشید
تعداد بازدید از این مطلب: 68
موضوعات مرتبط: رازخوشبختی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صفحه قبل 1 2 صفحه بعد


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود